به گزارش روابط عمومی شبکه یک سیما، حسین محمدی سیرت، پژوهشگر و عضو هیئت علمی دانشگاه با حضور در برنامه تلویزیونی «جریان» که فصل جدید آن بهتازگی ساعت 20 روزهای زوج از شبکه اول سیما به روی آنتن میرود، به بررسی موضوع «امید واقعی یا امید واهی به قلههای پیشرفت های جامعه» پرداخت.
وی در پاسخ به پرسشی پیرامون چرایی استقبال از تحلیلهای منفی، سیاه نمایی و جذابیت مخالف و منتقد بودن اظهارکرد: شاهد هستیم که بخشی از پمپاژ ناامیدی عمدتا از سوی جریانی صورت میگیرد که نمیخواهد پاسخگوی ناکارآمدی ایدهها و عملکرد خود باشند و به همین علت در مقام مطالبه گر قرار میگیرند، زیرا به راحتی از پاسخگویی مبرا میشوند.
وی افزود: یک علت این امر که مدیران و دستاندرکاران دولتهای گذشته پاسخگوی عملکردشان در دوران تصدی مسئولیت نمیشوند به ضعف ساختاری نظام برمیگردد. با فقدان نظام حزبی که بستری برای پاسخگویی و معرفی گفتمان ها و جریان های فکری است مواجهیم؛ هرچند که سازوکارهایی چون تحقیق و تفحص ها هم در قانون اساسی دیده شده اما در مجموع و در دهه پنجم انقلاب نیازمند بازخوانی ساختارهای سیاسی خودمان هستیم.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه نکته قابل توجه اینکه برخی از این شخصیتها سابقه بسیار طولانی در ناکارآمدی و ناکامی هم دارند، اما تکرار این اتفاقات آنها را پشیمان نمیکند گفت: جریانی که سیاهنمایی میکند و خودش را در مقام منتقد قرار میدهد خودش 40 سال است مسئولیت دارد و در موارد متعددی دچار اشتباهاتی هم شده و به آنها اقرار هم کرده است.
محمد سیرت در پاسخ به اینکه «آیا این گفته به این معناست که کسی نباید نقد کند؟» عنوان کرد: خیر، تاکیدم برآن است که چنین افرادی نمیتوانند مسئولیت خودشان را درنظر نگیرند. میتوان وضعیت امروز را نقد کرد، اما آن فرد منتقد باید دورهای که خودش مسئولیت داشته و تاریخ کشور شکستش را اثبات کرده است را هم بپذیرد.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه در ادامه به جریان اصلی و مهم دیگر در القای ناامیدی اشاره کرد و گفت: باید بپذیریم که دشمنان اصلی نه در مرزهای داخلی که جریان اصلی بیرونی است و جوانان را که اصلی ترین سرمایههای کشور هستند را هدف قرار داده است. پمپاژ و تزریق احساس ناامیدی در این رسانه ها بهویژه از سال 88 به این سو شدت یافته و تصاویری که از ایران مخابره شده همگی توام با ناامیدی و سیاهی بوده است. به عنوان مثال 85 میلیون داده تصویری در جریان اغتشاشات سال گذشته در این رسانه ها تولید شده بود.
وی در ادامه بر اهمیت حفظ و نگهداشت سرمایههای اجتماعی با برنامهریزیهای صحیح و منسجم دولتها تاکید کرد و گفت: بخشی از سرمایه اجتماعی ما ناظر به افکار عمومی و نیازهای عادی و روزمره است. ما در دهه پنجم انقلاب در برخی موضوعات در حال ازدست دادن سرمایه های اجتماعی هستیم. مثلا در حوزه خودرو مشکلات و نارضایتی مردم کم نیست، اما چرا باید نظام برای دوکارخانه ناکارآمد و ضررده خودروساز هزینه دهد؟ برخی اتفاقات در سنوات گذشته ما را در حال حل شدن است و این روند باید ادامه داشته باشد.
محمدی سیرت جریان سوم القاکننده ناامیدی در جامعه را جریان روشنفکری یا جریان نخبگانی دانست و با بیان اینکه متاسفانه در حوزه علوم انسانی گرفتار نقصان هایی هستیم و اتفاق تحولی ویژهای در 40سال گذشته در این زمینه رخ نداده است گفت: آیا در دهه پنجم انقلاب نباید تاریخ را از زوایای مختلف دید. با نبود رویکرد تاریخی در تحلیلها روبهروییم و هنوز هم یک فراموشی تاریخی داریم و همانگونه که اشاره شد یکی از نواقص تحلیلی ما نبود، رویکرد تاریخی در تحلیل سیاسی است.
وی در پاسخ به سوال دیگر مجری این برنامه مبنی بر مرز میان نقد و سیاه نمایی، عنوان کرد: انتقاد اگر بهمعنای ندیدنِ واقع باشد، سیاه نمایی است. یکی از ایرادات جریان روشنفکری، جزء نگری است. اگر کل نگری نداشته باشید و نقشه هوایی جمهوریاسلامی را نبینید نمیتوانید دورنمای همهجانبه و صحیحی از وضع موجود ارائه کنید. جریان نخبگانی گرفتار جزءنگری مطلقاند. درعین حال که معتقدم نباید اشکالات و نارساییها را نادیده گرفت و باید مطالبه گر بود، اما باید خدمات و دستاوردها را هم دید و هر دو جنبه را درنظر گرفت.
این استاد دانشگاه درباره نزدیک بودن جمهوری اسلامی به قلههای پیشرفت و نحوه بازنمایی و بیان آن برای مردم نیز گفت: این امر ناظر به وقایع است و ما از امیدواری صادقانه سخن میگوییم که آن هم ناظر به اتفاقات عینی است که درطول 40 سال گذشته رخ داده است. در روزگاری یک سیم خاردار نمیتوانستیم تولید کنیم، اما امروز نیروی دریایی ما به جای رسیده که مانوری به وسعت تمام دنیا برگزار میکند. صاحب اولین دموکراسی ديني روی کره خاکی هستیم که نامش مردم سالاری دینی میگذاریم. ما امروز صاحب سرمایههای جدی شدیم و در دهه پنجم، نزدیک قلهایم و سرریز شدن این سرمایه، نیازمند برنامهریزی جدی است.